| |||
|
لوگوهای ما برای لينک دادن به اين وبلاگ از کدهای زیر استفاده کنيد
يه عالم
دوست خوب
● ربل ● آبی ● مونا ● غرور
●
زهرا
●
هليا
●
ژيوار
●
باکره
●
نيكان
●
زيتون
●
مسافر
●
گيلاس
●
كيمياگر
●
قبيله
ما
●
35 درجه
●
دخترتنها
●
المادريس
●
خنگ خدا
●
می رقصم
●
غربتستان
●
خورشيد خانوم
بايگاني وبلاگ |
Tuesday, January 28, 2003
*
من شرمنده ام خيلي... چون امتحان دارم.. من تا شنبه قدرت نفس كشيدن ندارم ... چون هنوز دو تا امتحانم مونده.. فردا شب و شنبه شب كه امتحان بدم ديگه خلاص ميشم ... منتظرم بمونين :)
بانو Thursday, January 23, 2003
*
و هر انساني آنچه را که دوست ميدارد نابود ميکند؛ بوسيله هر آنچه در تصور در آيد؛ برخي با کلامي تلخ و طعنه آميز و برخي با کلامي تملق آميز؛ مرد جبون با بوسه اي و مرد شجاع با شمشيري. «پائولو کوئيلو» Sunday, January 19, 2003
*
سلام... من اومدم... اونم بعد از ۸ روز.. دلم واسه نوشتن اينجا تنگ شده بود :)
توي اين مدتي که نبودم اتفاقاي زيادي افتاده ... نبودنم هم دليل داشته .. اولين دليل اينکه چند روزه اول از نظر روحي اوضاع خوبي نداشتم و به پيشنهاد يه دوست خوب { آقاي مهندس تراقيک ؛) !! } گفتن شايد خوب نباشه بيام اينجا آه و ناله راه بندازم .. و دوم اينکه شديد درگيره يه کاره آماري شدم که خيلي وقتم رو ميگيره و حتي توي بازه امتحاناست و من بدجوري اسيرش شدم !.. ولي دلم واسه همتون تنگ شده ... توي اين مدت آبي نگران من و ياور بوده؛ نگران رابطمون !! بايد از همين جا بهش بگم که نه بابا من و ياور با هم خوبيم.. مثل هميشه :) موردي هم بين ما پيش نيومده ( خدا رو شکر؛ بزنم به تخته !!) توي اين مدت آبي خونش رو عوض کرده که از همين جا بهش ميگم يه عالمه مبارکه :) خيلي خوشگل شده .. .. هليا هم مثل هميشه با نوشته هاي مهربونش يه احساس خوبي توي وبلاگش بوجود مياره :) بانوي شرقي هم يکي از خاطرات خوشگل عاشقونش رو تعريف کرده که دلم کباب شد .. مونا جون هم با خبر گرفتن از من کلي دل گرمم کرده :) با اون عکساي خوشگل وبلاگش منو کشته ؛) گيلاس هم مثل من درگيره امتحاناست و کلي تصميم تازه گرفته ظاهرن :) از همين جا براش آرزوي موفقيت ميکنم . توي اين مدت از زيتون خبري نشد.. يعني من بهش سر ميزدم ولي اون ظاهرن نيومده !! راستي يه دوست تازه هم پيدا کردم... که هميشه نوشته هاش باحاله :) فرياد بي صدا رو ميشناسين ؟؟؟؟؟ يه آقا پسر مقيم کانادا به اسم سياوش هم تازه کشفش کردم که وبلاگه خوبي داره .. بهش سر بزنين :) زير آسمان ونکوور ... خلاصه که دوستاي خوبم مرسي :) راستي از دوستاي خوب من و ياور هم هکر و کيمياگر ممنونم که هميشه به ما لطف دارن و نظراشون هميشه ما رو خوشحال ميکنه... آب و آيينه هم که اوج احساسه وبلاگش با اون شعراي ماهش.. نارنجي خوشرنگ خودمون :) .... راستي از ميترا و مازيار خبري نيست !!! ژيوار سالمي ؟؟؟ =============================== ديشب شديدا هوس بيرون رفتن کرده بودم.. يه بيرون اساسي.. با ماشين که رانندش هم عشقم باشه.. خوبه نه ؟ بريم توي اين هواي سرد و برفي بيرون .. من ماشين سواري رو يه عالم دوست دارم.. ماشين گرم و هواي سرد بيرون يه مزه خوبي ميده ... دوست دارم آهنگ جديد منصور رو برام بخونه ! !! وااااي نه «ديوونه» رو نميگم LOL. آهنگ « عزيز دلمي » رو شنيدين ؟؟؟؟ کلي مهربونه !! منکه دوسش دارم خيلي.. دوست دارم موزيک بلند باشه و برام بخونه... آخه ياورم صداش قشنگه :) مثل اين آهنگ : گل من اي نازنينم.. عزيزه دلمي.. تو عزيزه دلمي .. رو چشات نشينه شبنم.. تو عزيزه دلمي.. عزيزه دلمي... تو رو هر کس که نديده وصف خوبيت رو شنيده ... اي تو ياس بي تحمل.... تو عزيزه دلمي... عزيزه دلمي... تن تو ظريفتر از گل...تو عزيزه دلمي... عزيزه دلمي... لا لا لا .. لاي لالا لاي لالالا... دونه دونه... گل پونه ميريزم بروي موهات.. دسته دسته گل مريم ... ميريزم جاي قدمات... دل تو جنس يه الماس ارزشت بيشتر از اينهاست.. گل من اي نازنينم.. عزيزه دلمي.. تو عزيزه دلمي .. واي دلم قيلي ويلي ميره :) بانو.. Friday, January 10, 2003
*
نميدونم اونقدر پُرم كه خدا ميدونه !! من وقتي پژمرده ميشم يه مدتي همونجوري ميمونم ولي به خودم هم خيلي سخت ميگذره !! دلم ميسوزه ! نميدونم چرا !! يا واسه كي ؟ نميدونم .. پُره پُرم ! پُره از حرف پُر از فكر و پُر از نگراني ! حالا من چيكار كنم ؟ يه وقتاي ميشه كه فكر ميكنم بايد حرفام رو داد بزنم . ولي نميكنم. خفه ميكنم هم خودم رو هم صدام رو هم احساسم رو ...
« نميدوني چه سخته دربه در بودن» امروز يه هو رفتم سراغ دفترم ؛ ولي نميدونم چرا نشد راحت توش بنويسم و انداختمش زيره تختم تا نبينمش.... وقتي اعصابم خورد ميشه فقط دلم ميخواد تنهايي گريه كنم .. يه عالمه! درست مثل بچه ها .. دوست دارم اتاق رو تاريك كنم و تا جاييكه ميتونم گريه كنم.. گريه وقتيه كه ديگه كاري از دستم برنمياد.. وقتي كه ميبينم دستم از همه جا كوتاهه وقتي كه ميبينم ديگه ظرفيتم تكميل شده ... دوست دارم سرم رو محكم توي دستام بگيرم و فشار بدمش تا اون چيزاي مسموم بزنه بيرون... وقتي گلوم از بغض سفت ميشه دوست دارم كسي صدارم رو نشنوه ... تا حالا شده وقتي غم داري حتي با ستاره آسمون هم دردل كني؟؟ شده كه حتي با اون عروسكي كه جون نداره حرف بزني ؟؟ شده بري جلو آينه خودتو ببيني و اشكات گوله گوله بياد پايين ؟ شده بري جايي كه صدات به گوش كسي نرسه ؟؟ بوي گندم مال من هر چي كه دارم مال تو .. بانو Thursday, January 09, 2003
*
تصويره يه شب جمعه :
كلاس زبانم تعطيل ميشه و در حاليكه كيفم روي دوشم و فكراي جور واجور توي سرم سنگيني ميكنه راه ميافتم.. خيابون مثل همه شب جمعه ها شلوغه ! آدمايي رو ميبينم كه همه با من غريبه هستن ؛ هم از نظر ظاهر و هم رفتار.. شلوغه و مدام بايد مثل پلي استيشن همش جا خالي بدي ! پسرا با قيافه ها و مدل موها و عينكاي عجايب !! دخترا با اداهاي مخصوص؛ ولي من حواسم يه جاي ديگه ست ؛ حتي حرفاي دوستم رو هم نميفهمم و هر از گاهي فقط سر تكون ميدم و يا ازش ميخوام دوباره تكرار كنه ! ميرسم به جايي كه سوار تاكسي ميشم بوي تند عطره دخترايي كه بعد من سوار ميشن منو متوجه اونا ميكنه ! بلند بلند ميخندن و حرف ميزنن ؛ از خودم ميپرسم با اون موهايي كه توي صورتش ريخته ميتونه جلوش رو ببينه يا نه ؟ دقيق كه ميشم ميبينم به زور ۱۶-۱۷ ساله شونه ولي آرايش غليظشون اون معصوميت صورتشون رو از بين برده .. .. باز يه تيكه پياده روي دارم تا خونه ؛ با خودم فكر ميكنم كه چقدر دلم ميخواست الان دستم توي دست كسي بود كه خيلي دوسش داشتم ؛ كاش ميرفتيم به يه جاي دور؛ يه جاي خوشبو ؛ يه جاي با صفا ! ...... ولي افسوس كه اينبارهم ميخورم به ديواره هميشگيه « نميشه » !! يه نفس عميق ميكشم و ميرم توي خونه ........... بانو... Monday, January 06, 2003
*
حالا قلبم پاك پاك شده و فقط مال خودمه ..ولي يه قلب پاك و بي شريك به چه كاري مياد
چه با احساس گفته ! نه ؟ Sunday, January 05, 2003
*
غم ميون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده !
شب تو موهاي سياهت خونه کرده ! دوتا چشمون سياهت؛ مثل شبهاي منه ! ...... وقتي با من ميموني تنهايي مو باد ميبره ! دوتا چشمام بارون شبونه کرده ! بهار از دستاي من پر زد و رفت؛ گل يخ توي دلم جوونه کرده ! تو اتاقم دارم از تنهايي آتيش ميگيرم .............. باز من به اين آهنگ گير دادم؛ هر از گاهي مي افتم روي خط يه آهنگ ! حالا هم نوبت اين بود !.. بانو. Friday, January 03, 2003
*
«برای آنکه بت پرست نباشی، کافی نیست که بت ها را شکسته باشی؛ باید خوی بت پرستی را ترک گفته باشی.»
- نیچه Wednesday, January 01, 2003
*
چقدر اين آهنگ Dear Ben مال Jennifer Lopez معرکه ست!! من که کلي دوسش دارم! نميدونم اين لينک درست کار ميکنه! اميدوارم که درست باشه :) اينو ببينيد! و مقايسه کنيد!! اون يکي کاريکاتور Brandy هست!! اما خودمونيم Jennifer Love Hewitt رو کلي بامزه کشيده!! ؛)
بانو ! |
||
|
|
|||
|
Template Designer : |
|||